معنی سهیلی زاده

حل جدول

سهیلی زاده

کارگردان سریال آخرین گناه

کارگردان سریال رستوران خانوادگی

کارگردان سریال سه پنج دو

کارگردان سریال ترانه مادری

کارگردان سریال دختران حوا

کارگردان سریال آخرین دعوت

کارگردان سریال آوای باران

کارگردان سریال پیله های پرواز

کارگردان سریال دلنوازان

کارگردان سریال فاصله ها


سریالی از سهیلی زاده

آخرین دعوت، آخرین گناه، ترانه مادری، دلنوازان، فاصله ها، دختران حوا، آوای باران، سه پنج دو، سراب، گیلعاد، روزهای اعتراض، پیله های پرواز، رستوران خانوادگی، رانت خوار کوچک

آخرین دعوت، آخرین گناه، ترانه مادری، دلنوازان، فاصله ها، دختران حوا

لغت نامه دهخدا

سهیلی

سهیلی.[س ُ هََ] (اِخ) احمدبن همدم. رجوع به احمد شود.

سهیلی. [س ُ هََ] (اِخ) نامش امیر نظام الدین احمد. اصلش از خانواده ٔ الوس جغتائی اباعن جد همگی رایت حکومت افراشته و خود با وجود منصب دیوانی و اعتبارات سلطانی اکثراوقات بصحبت اهل کمال و خدمت ارباب حال میل تمام داشته، و دیوانی از ترکی و فارسی تمام کرده از اوست:
دل چه شکسته شد مران عاشق خسته حال را
سنگ جفا چه میزنی مرغ شکسته بال را.
(آتشکده ٔ آذر ص 15).
دوست شاه نویسد از سهیلی شنیدم گفت: تخلص را از شیخ آذری گرفتم. وی بسال 918 هَ. ق. درگذشت و بعضی 907 نوشته اند. ملاحسین کاشفی انوار سهیلی را بنام او تألیف کرده است. (الذریعه ج 9 جزء 3 ص 479) (از حاشیه ٔ آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 11).

سهیلی. [س ُ هََ] (اِخ) (508- 581 هَ. ق.). ابوالقاسم عبدالرحمن بن احمد ابی الحسن السهیلی الخثعمی الاندلسی المالکی النحوی. مردی عالم به لغت عرب بود. در قرائت بارع بود و در تفسیر و صناعت حدیث و حافظ به رجال و انساب و عارف به علم اسلام و اصول و کلام بود. او راست: کتاب التعریف و الاعلام بما فی القرآن من الاسماء و الاعلام شرح آیه الوصیه. الروض الانف (و المشرع الردی) فی تفسیر. (از معجم المطبوعات).

معادل ابجد

سهیلی زاده

132

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری